اسوه جاوید
18 اسفند 1392 توسط خادم الشهداء
بيدار گر شرق
نويسنده:آیت الله علی دوانی(رحمة الله علیه)
من از ايام كودكي و بيشتر در زمان ملي شدن صنعت ايران كه مرحوم آيتالله كاشاني در آن نقش اساسي داشت ، و در برخورد با رهبر فدائيان اسلام شهيد نواب صفوي كه از سيد جمال الدين اسدآبادي و افكار انقلابي و اقدامات ضد استعماري او در راه بيداري ملل شرق و جهان اسلام ياد ميكردند ، و با سيد و افكار او آشنا شدم .
بحثي نو دربارة آشنايي با سيد و افكار او در سال 1334 شمسي در تهران ميرزا صفات الله اسدآبادي فرزند ميرزا لطف الله اسدآبادي خواهرزاده سيد جمال الدين را در يك كتابفروشي ديدم . در آن موقع من در هفتهنامه ديني « نداي حق » كه در تهران منتشر ميشد مقاله مينوشتم و از آن راه با وي آشنا شدم .
ميرزا صفات الله پير مردي لاغراندام و بلند قامت ، زنده دل و با حال بود ، شايد سني بين 70 تا 80 سال داشت . بسيار خوشحال بودم كه خواهر زاده سيد را ديدهام . از وي راجع به سيد جمال الدين و خواهرزادهاش ميرزا لطفالله كه شرح حال او را نوشته و در دو سفر او به ايران ، در تهران با او بوده است و سئوال كردم .
او گفت : تعجب ميكنم كه مردم درباره سيد ترديد دارند كه ايراني يا افغاني بوده است . خانه پدري او در اسدآباد همدان هنوز هم هست ، حتي نوشتههاي سيد و ميرزا لطفالله پدرم و فاميلها هم در دست است و براي ما چيزي كه در اين باره مبهم باشد نيست » .
او رساله ميرزا لطفالله پدرم در شرح حال سيد در برلن توسط كاظمزاده ايرانشهر براي اولين بار چاپ شده بود و در سال 1342 هـ . ق توسط خود او يعني ميرزا صفاتالله در ايران تجديد چاپ شد ، تأييد ميكرد و ميگفت اين چيزي نيست كه نياز به تحقيق داشته باشد . ميرزا لطف الله در سفر اول سيد و دوم در سال 1303 و 1307 هـ از خارج به ايران و در عكسي كه سيد با جمعي در تهران گرفته است ، او هم هست ، اصل عكس هم اكنون نزد من در اسدآباد است .»
در سال 1371 شمسي كتاب كوچك اما پر محتواي « خاندان آيت الله بروجردي » را كه ترجمه رساله مرحوم آيت الله عظمي بروجردي بزرگ مرجع تقليد ربع قرن گذشته بود ، منتشر ساختم . در مقدمه مفصل آن كتاب به مناسبت ذكر نام دو تن از بزرگان علماي دودمان طباطبايي ، يعني آقا سيد محمد صادق طباطبايي همداني روحاني اول عصر ناصري در تهران متوفي در سال 1300هـ و حاج ميرزا محمود طباطبايي بروجردي روحاني اول همان عصر در بروجرد و مرجع تقليد غرب ايران … متوفي در همان سال 1300 ، كه هر دو مجتهدي نافذ الكلمه و در امر به معروف و نهي از منكر بسيار متصلب و در مبارزه با ظلم و ظالم و جلوگيري از تعديات حكام ستمگر وقت و دفاع از مظلومين و طبقه مستضعف زبانزد خاص و عام بودهاند ، يادي هم از مرحوم سيد جمال الدين اسدآبادي كردم .
در آن جا تحت عنوان « سيد جمال الدين اسدآبادي و علماي خاندان طباطبايي » به تفصيل راجع به آغاز كار او و تحصيل علوم ديني وي و برخورد او در تهران با آقا سيد محمد صادق طباطبايي همداني و در بروجرد با حاج ميرزا محمود طباطبايي بروجردي شرحي نوشتم و توضيحاتي دادم . منظور هم اين بود كه ثابت كنم تحرك سيد جمال الدين از كجا سرچشمه گرفته بود و او در سن اوايل بلوغ ميتوانسته در نجف اشرف از شاگردان فقيه اعظم حاج شيخ مرتضي انصاري مشهورترين مرجع تقليد عصر باشد .
بحثي نو دربارة آشنايي با سيد و افكار او در سال 1334 شمسي در تهران ميرزا صفات الله اسدآبادي فرزند ميرزا لطف الله اسدآبادي خواهرزاده سيد جمال الدين را در يك كتابفروشي ديدم . در آن موقع من در هفتهنامه ديني « نداي حق » كه در تهران منتشر ميشد مقاله مينوشتم و از آن راه با وي آشنا شدم .
ميرزا صفات الله پير مردي لاغراندام و بلند قامت ، زنده دل و با حال بود ، شايد سني بين 70 تا 80 سال داشت . بسيار خوشحال بودم كه خواهر زاده سيد را ديدهام . از وي راجع به سيد جمال الدين و خواهرزادهاش ميرزا لطفالله كه شرح حال او را نوشته و در دو سفر او به ايران ، در تهران با او بوده است و سئوال كردم .
او گفت : تعجب ميكنم كه مردم درباره سيد ترديد دارند كه ايراني يا افغاني بوده است . خانه پدري او در اسدآباد همدان هنوز هم هست ، حتي نوشتههاي سيد و ميرزا لطفالله پدرم و فاميلها هم در دست است و براي ما چيزي كه در اين باره مبهم باشد نيست » .
او رساله ميرزا لطفالله پدرم در شرح حال سيد در برلن توسط كاظمزاده ايرانشهر براي اولين بار چاپ شده بود و در سال 1342 هـ . ق توسط خود او يعني ميرزا صفاتالله در ايران تجديد چاپ شد ، تأييد ميكرد و ميگفت اين چيزي نيست كه نياز به تحقيق داشته باشد . ميرزا لطف الله در سفر اول سيد و دوم در سال 1303 و 1307 هـ از خارج به ايران و در عكسي كه سيد با جمعي در تهران گرفته است ، او هم هست ، اصل عكس هم اكنون نزد من در اسدآباد است .»
در سال 1371 شمسي كتاب كوچك اما پر محتواي « خاندان آيت الله بروجردي » را كه ترجمه رساله مرحوم آيت الله عظمي بروجردي بزرگ مرجع تقليد ربع قرن گذشته بود ، منتشر ساختم . در مقدمه مفصل آن كتاب به مناسبت ذكر نام دو تن از بزرگان علماي دودمان طباطبايي ، يعني آقا سيد محمد صادق طباطبايي همداني روحاني اول عصر ناصري در تهران متوفي در سال 1300هـ و حاج ميرزا محمود طباطبايي بروجردي روحاني اول همان عصر در بروجرد و مرجع تقليد غرب ايران … متوفي در همان سال 1300 ، كه هر دو مجتهدي نافذ الكلمه و در امر به معروف و نهي از منكر بسيار متصلب و در مبارزه با ظلم و ظالم و جلوگيري از تعديات حكام ستمگر وقت و دفاع از مظلومين و طبقه مستضعف زبانزد خاص و عام بودهاند ، يادي هم از مرحوم سيد جمال الدين اسدآبادي كردم .
در آن جا تحت عنوان « سيد جمال الدين اسدآبادي و علماي خاندان طباطبايي » به تفصيل راجع به آغاز كار او و تحصيل علوم ديني وي و برخورد او در تهران با آقا سيد محمد صادق طباطبايي همداني و در بروجرد با حاج ميرزا محمود طباطبايي بروجردي شرحي نوشتم و توضيحاتي دادم . منظور هم اين بود كه ثابت كنم تحرك سيد جمال الدين از كجا سرچشمه گرفته بود و او در سن اوايل بلوغ ميتوانسته در نجف اشرف از شاگردان فقيه اعظم حاج شيخ مرتضي انصاري مشهورترين مرجع تقليد عصر باشد .
صفحات: 1· 2