بیانات مقام معظم رهبری در مورد کتاب خوانی
« به بهانه اشتغال و کارهای روزمره از مطالعه غفلت نکنید » از بیانات رهبری (15/8/63)
رهبرمعظم انقلاب اسلامی در پیام خود برگزارى هفته كتاب در كشور و اعلام آن به وسيله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى را برای خود به مانند یک مژده و مايه اميدوارى دانستند و فرمودند: امروز هر اقدامى كه به گسترش سطح آگاهى عمومى بينجامد و نيروى تفكّر و قدرت درك معارف را در مردم با استعداد ما تقويت كند، حسنهيى بزرگ است. كتاب، دروازهاى به سوى گسترده دانش و معرفت است و كتاب خوب، يكى از بهترين ابزارهاى كمال بشرى است. همه دستاوردهاى بشر در سراسر عمر جهان، تا آنجا كه قابل كتابت بوده است، در ميان نوشتههايى است كه انسانها پديد آوردهاند و مىآورند. و در اين مجموعه بىنظير، آموزشهاى آسمانى، و درسهاى پيامبران به بشر، و دانشها و شناختهايى است كه سعادت بشر بدون آگاهى از آن امكان پذير نيست. كسى كه با اين دنياى زيبا و زندگى بخش، دنياى كتاب، ارتباط ندارد بىشك از مهمترين دستاورد انسانى و نيز از بيشترين معارف الهى و بشرى محروم است. براى يك ملت، خسارتى بزرگ است كه افراد آن، با كتاب سر و كارى نداشته باشند، و براى يك فرد، توفيق عظيمى است كه با كتاب، مأنوس و همواره در حال بهرهگيرى از آن يعنى آموختن چيزهاى تازه باشد. با اين ديدگاه، به روشنى مىتوان ارزش و مفهوم رمزى عميق اين حقيقت تاريخى را دريافت كه اوّلين خطاب خداوند متعال به پيامبر گرامى اسلام (صلّىاللَّهعليهواله) اين است كه: بخوان! و در اولين سورهاى كه بر آن فرستاده عظيمالشأن خداوند فرود آمده، نام قلم به تجليل ياد شده است: «اقرأ و ربّك الأكرم، الذى علّم بالقلم»
ایشان ادامه میدهند: با تلخى بايد اعتراف كنيم كه رواج كتاب و روحيه كتابخوانى در ميان ملت عزيز ما كه خود يكى از مشعلداران فرهنگ و كتاب و معرفت در طول تاريخ پس از ظهور اسلام بوده است، بسى كمتر از آن چيزى است كه از چنين ملتى انتظار مىرود. و اين پديده نيز مانند بيشتر پديدههاى ناگوار در كشور ما، نتيجهى فرمانروايى پادشاهان و فرمانروايان ظالم و فاسد و بىفرهنگ و بىسواد بر اين كشور در دويست سال گذشته است. در دورانى كه برخى ملتهاى ديگر به سوى دانش و پژوهش و معرفت روى آورده بودند، ملّت كهن و با استعداد ما در زير سلطهى آن انسانهاى پليد و خودپرست و زورگو و نااهل، از دانش و معرفت دور ماند و در دورهى اخير كه حكومت دست نشانده و فاسد پهلوى همه كارها را برابر خواست بيگانگان و دشمنان اين ملّت و به زيان اين ملّت انجام مىداد، نه تنها تلاشى براى ترويج كتاب و كتابخوانى نشد بلكه با ايجاد سرگرمىهاى ناسالم و دامن زدن به آتش غرائز جنسى در ميان جوانان، اين ضرورت فورى و فوتى را هر چه بيشتر، از ميدان ديد و توجّه مردم، بيرون راندند و در يكى از بهترين دورانهايى كه شرائط جهانى، دگرگونىهاى اساسى در وضع نابسامان ملت ايران را بر مىتافت، ملت مظلوم ما را از آن محروم ساختند و كار را به آنجا رساندند كه برابر گزارشهاى همان روزگار، در شهر تهران و برخى شهرهاى ديگر، شمارهى ميخانهها بيش از شماره كتابخانهها و كتابفروشىها و يا چند برابر آنها بود. اكنون ملّت ايران بايد عقب افتادگىها را جبران كند. اينك فرصت بىنظيرى از حكومت دين و دانش بر ايران، پديد آمده است كه بايد از آن در جهت اعتلاى فكر و فرهنگ اين كشور بهره جست.