تنهاترین سردار
10 دی 1392 توسط خادم الشهداء
تنهاترين سردار
در آن صبح زيبا وقتي كه آفتاب از لابه لاي كوه ها و صخره ها و نخلستان ها عبور كرد و بر فراز آن خانه رسيد ـ خانه اي كه مركز تمامي خلقت بود ـ دانست كه از براي محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) مقصد خلقت از آغوش علي (علیه السّلام) و دامان فاطمه (سلام الله علیها) غنچه اي نو شكفته رسيده است .
آفتاب دسته اي از زيباترين شعاع هايش را چيده شده در سبدي از نسيم با طراوت اميد و آرزو از لابه لاي ملائك كه بر گرداگرد آن خانه طواف مي كردند گذراند و بر درگه آن خانه نشاند و تقديم آن غنچه آسماني كرد. آفتاب جبرئيل را ديد كه فرود مي آمد تا نام آسماني آن غنچه را بر قلب محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نشاند :
« حسن » چه نيكو نامي ! اينك تمامي خوبان از ابتداي تاريخ چشم به حسن (علیه السّلام) دوخته بودند. بشارت اين چهارمين تن از آل عبا را نيز همه انبيا و اوصيا از ابتدا داده اند.
در روايتي از امام علي بن الحسين (علیه السّلام) آمده است :
« … چون آدم اشباح ما را در عرش ديد پرسيد : پروردگارا اين اشباح چيست »
خداوند فرمود : « اي آدم اين ها شبح هاي بهترين مخلوقات و آفريده هاي من هستند .»
اي آدم ! اين محمد است و منم حميد محمود در هر كار كه كنم براي او نامي از نام هاي خود را اشتقاق كردم .
اين علي است و منم علي عظيم اشتقاق كردم براي او نامي از نام هاي خود.
و اين فاطمه است و منم فاطر و از نو پديد آورنده آسمان و زمين و فاطمه جدا كننده دشمنان من است از رحمت من در روز قيامت و فاطمه جدا كننده دوستان من است از هر عيب و بدي پس براي او نامي از نام هاي خود را مشتق نمودم .
و اينان حسن و حسين اند و منم محسن و مجمل پس از نام خود براي آن دو نامهايشان را مشتق كردم پس اينان برگزيدگان از ميان خلايق من هستند و گرامي ترين بندگان من مي باشند. به واسطه ايشان طاعات را قبول مي كنم و به سبب ايشان گناهان را مي بخشم و به خاطر ايشان عقاب مي كنم و به واسطه ايشان ثواب مي دهم .
پس اي آدم ! به ايشان متوسل شو به سوي من و اگر گرفتاري براي تو پديد آيد ايشان را در درگاه من شفيع گردان كه من به خودم قسم خورده ام قسم حقي كه هيچ اميدواري به ايشان را نااميد نگردانم و هيچ سائلي را كه با شفاعت اينان درخواست كند رد ننمايم » (1).
چشمان زمان كه وسعت ديدش از ابتداي تاريخ گسترده بود و تحقق وعده هاي الهي را يكي پس از ديگري ديده بود اينك قدم هاي امام حسن (علیه السلام) را دنبال كرد او آينه اي بود كه نور محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و علي (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) را باز مي تاباند. كرامتش صداقتش شرافتش نجابتش علمش حلمش … همان كرامت و شرافت و صداقت و نجابت و علم و حلم پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بود.
روايت شده كه حضرت دوبار و طبق روايتي سه بار اموال خود را بين فقرا تقسيم نمود و بيست و پنج مرتبه پياده به حج رفت .
و نيز آمده روزي كنيزي شاخه گلي براي امام حسن (علیه السّلام) هديه آورد امام حسن (علیه السّلام) به او فرمود : تو در راه خدا آزادي .
آفتاب دسته اي از زيباترين شعاع هايش را چيده شده در سبدي از نسيم با طراوت اميد و آرزو از لابه لاي ملائك كه بر گرداگرد آن خانه طواف مي كردند گذراند و بر درگه آن خانه نشاند و تقديم آن غنچه آسماني كرد. آفتاب جبرئيل را ديد كه فرود مي آمد تا نام آسماني آن غنچه را بر قلب محمد(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نشاند :
« حسن » چه نيكو نامي ! اينك تمامي خوبان از ابتداي تاريخ چشم به حسن (علیه السّلام) دوخته بودند. بشارت اين چهارمين تن از آل عبا را نيز همه انبيا و اوصيا از ابتدا داده اند.
در روايتي از امام علي بن الحسين (علیه السّلام) آمده است :
« … چون آدم اشباح ما را در عرش ديد پرسيد : پروردگارا اين اشباح چيست »
خداوند فرمود : « اي آدم اين ها شبح هاي بهترين مخلوقات و آفريده هاي من هستند .»
اي آدم ! اين محمد است و منم حميد محمود در هر كار كه كنم براي او نامي از نام هاي خود را اشتقاق كردم .
اين علي است و منم علي عظيم اشتقاق كردم براي او نامي از نام هاي خود.
و اين فاطمه است و منم فاطر و از نو پديد آورنده آسمان و زمين و فاطمه جدا كننده دشمنان من است از رحمت من در روز قيامت و فاطمه جدا كننده دوستان من است از هر عيب و بدي پس براي او نامي از نام هاي خود را مشتق نمودم .
و اينان حسن و حسين اند و منم محسن و مجمل پس از نام خود براي آن دو نامهايشان را مشتق كردم پس اينان برگزيدگان از ميان خلايق من هستند و گرامي ترين بندگان من مي باشند. به واسطه ايشان طاعات را قبول مي كنم و به سبب ايشان گناهان را مي بخشم و به خاطر ايشان عقاب مي كنم و به واسطه ايشان ثواب مي دهم .
پس اي آدم ! به ايشان متوسل شو به سوي من و اگر گرفتاري براي تو پديد آيد ايشان را در درگاه من شفيع گردان كه من به خودم قسم خورده ام قسم حقي كه هيچ اميدواري به ايشان را نااميد نگردانم و هيچ سائلي را كه با شفاعت اينان درخواست كند رد ننمايم » (1).
چشمان زمان كه وسعت ديدش از ابتداي تاريخ گسترده بود و تحقق وعده هاي الهي را يكي پس از ديگري ديده بود اينك قدم هاي امام حسن (علیه السلام) را دنبال كرد او آينه اي بود كه نور محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و علي (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) را باز مي تاباند. كرامتش صداقتش شرافتش نجابتش علمش حلمش … همان كرامت و شرافت و صداقت و نجابت و علم و حلم پيامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بود.
روايت شده كه حضرت دوبار و طبق روايتي سه بار اموال خود را بين فقرا تقسيم نمود و بيست و پنج مرتبه پياده به حج رفت .
و نيز آمده روزي كنيزي شاخه گلي براي امام حسن (علیه السّلام) هديه آورد امام حسن (علیه السّلام) به او فرمود : تو در راه خدا آزادي .
صفحات: 1· 2