ربیع الانام.....
وجود آفتاب در پرتو عقل برهان لطف
مقدمه
مسأله ي اعتقاد به مهدويت و وجود امام مهدي عليه السلام ارتباط تامي با مسأله ي امامت و رهبري دارد. اجتماع زعيم مي خواهد و هيچ کس در اين جهت ترديد ندارد هم شيعه قبول دارد و هم سني و هر دو دسته بر اين مطلب دليل عقلي و نقلي اقامه نموده اند. ولي شيعه ي اماميه از آنجا که امامت را به جهت معناي خاصي که بر آن دارد از اصول مي داند لذا سنخ ادله ي او بر لزوم و ضرورت امام در هر زمان با سنخ ادله اي که اهل سنت اقامه مي کنند تفاوت اساسي دارد. ما در اين مجال در صدد هستيم که ادله اي عقلي را بر ضرورت وجود امام زمان عليه السلام اقامه کنيم. اين ادله مشتمل بر ادله ي کلامي، فلسفي، عرفاني و تجربي ـ عقلي است.
1- برهان لطف
يکي از ادله ي عقلي که از ناحيه ي متکلمان بر ضرورت وجود امام معصوم عليه السلام در هر زمان اقامه شده برهان لطف است. ابتدا به نکاتي که مربوط به اين برهان است اشاره مي کنيم و سپس به تبيين برهان مي پردازيم.
قاعده ي لطف
متکلمان مسلمان در رابطه ي با ارتباط خداوند متعال با بندگانش قواعدي چند را مطرح کرده و بر اساس آن ها نوع و کيفيت تکليف را مشخص نموده اند. يکي از مهمترين آن ها قاعده ي لطف است که از ديرباز مورد توجه متکلمان مسلمان بوده و در مباحث مختلف کلامي همانند ضرورت تکليف، بعثت انبياء، نصب امامان، عصمت پيامبران وامامان و … کاربرد دارد. پيشينه ي بحث درباره ي قاعده ي لطف که از مسائل مورد اختلاف ميان اشاعره و عدليه است به قبل از عصر شيخ طوسي بر مي گردد.
تعريف قاعده ي لطف و اقسام آن
در تعريف قاعده ي لطف بايد به اين نکته توجه داشت که لطف بر اساس يک تقسيم منقسم به دو قسم مي شود: لطف محصل و لطف مقرب که هر يک تعريف خاص خود را دارد. گرچه بعضي از متکلمان در تعريف قاعده ي لطف هر دو را يک جا تعريف کرده اند، اما برخي ديگر فقط يکي از آن دو را تعريف کرده اند، بدون آن که متذکر اين نکته شوند که کداميک از اين دو نوع را مورد بحث قرار داده اند.
به هر تقدير لطف محصل آن لطفي است که با آن مکلف به اختيار خويش طاعت را بر مي گزيند و اگر چنين لطفي به او نشود طاعت نخواهد کرد.
صفحات: 1· 2