زیر باران انتظار
02 بهمن 1391 توسط خادم الشهداء
پس کی از روز وصال تو خبر میآید؟
کی شب هجر تو ای دوست به سر میآید؟
هر مسافر به دیار و وطنش باز آمد
کی نگار من غمگین ز سفر میآید؟…
آنی از ساحت دل یاد تو بیرون نرود
دائما صورت ماهت به نظر میآید
نغمه مرغ سحر میدهد از صبح خبر
کی پسِ شام فراق تو سحر میآید؟
سدّ لطف تو حفاظت کند از ما ای دوست
هر زمان جانب ما سیل خطر میآید
پس کی ای دوست پس از این همه خوناب جگر
نخل امید من آخر به ثمر میآید؟
ذوالفقار علوی چون که بگیرد در دست
پی آزادی انواع بشر میآید
«ملتجی» منتقم آل محمد، مهدی
پی نابودی هر فتنه و شر میآید