مرزبان تشیع
شیخ مفید مرزبان حریم تشیع
۱۱ ذی القعده سال ۳۳۶ ه.ق ، تقریبا ۷ سال پس از غیبت کبری ، در منطقه سویقه بن بصری ، از توابع عکبری در شمال بغداد مولودی که قرار بود طاق بلند معارف اسلامی و بویژه معارف شیعه از او آذین یابد و بار دیگر فرهنگ تشیع به وسیله او بدرخشد و غبار تحریف و کج فهمی از باورهای مذهب تشیع را با مناظرات و مباحث و دفاعیات مستدل خود از چهره تشیع بزداید و اجتماع پریشان آنان را بار دیگر گرد هم آورد و دجله عقل و اندیشه اش در کنار دجله آن سرزمین بخروشد و کوشش علمی و زندگی عملی اش بر گستره تاریخ اسلام ، مفید فایده شود و نیز با تشکیل انجمن های عالی علوم و دارالفنون فرهنگ اسلامی ، آموزگار سکانداران آینده این عرصه باشد، یعنی ابوعبدالله محمد بن محمد بن نعمان بغدادی دیده بر جهان گشود و در دامان پدر و مادری عاشق و دلباخته به مکتب اهل بیت علیهم السلام ، پرورش و تربیت یافت.
عصری که شیخ مفید در آن می زیست یعنی سده چهارم تاریخ اسلام ، سده ای کاملا پرجوش و خروش در سیاست و علم بود و در این برهه زمانی بود که فیلسوفان مشهوری همچون فارابی و مسکویه و ابن سینا و نیز دانشمندان علوم طبیعی و ریاضیات و نجوم همچون ابوریحان بیرونی و زهراوی و ابن میثم و نیز مورخان مشهور همچون ابوالفرج اصفهانی می زیستند. ۳۰۰ سال بود که از تجلی شریعت اسلام می گذشت.
حکمت یونان و هند ترجمه شده بود و کتابهای دیگری نیز در حوزه حدیث و تفسیر و تاریخ اسلام و خلافت اسلامی و نیز سیره نبوی و تاریخ سیاست و فتوحات و علوم و فنون طبیعی تدوین یافته بود.
این دوره ، هنگامه اظهار آزادانه آرای محدثان و مفسران و پیروان مذاهب فقهی و دسته بندی مردم در پیروی از فقیهان بود، ولی گرچه این سده ، سده گسترش علوم و نقطه اعتلا و رواج تمدن اسلامی بویژه در قلمرو علم بود و دنیای اسلام از نظر مرزهای جغرافیایی و سیاسی ، پهناور گشته بود ولی وحدت اندیشه و اعتقاد از میان رفته بود و عامل اساسی این پراکندگی در نیروهای فکری و نابسامانی بازده های معنوی قلمرو اسلام و ایجاد سستی و ضعف در اعتقاد مردم و نیز نفوذ و توسعه عقاید گوناگون و ناهماهنگ در میان آنان و عقیم ساختن وحدت اندیشه ای و تعصب ورزیدن هر گروهی نسبت به عقیده و طرز تلقی و تفکرات و رواج هر گونه بی بند و باری فکری به نام آزادی فکری سپس گسترش روح دوگانگی و دشمنی و تعارض در میان توده مردم و نشر خطاهای تفسیری و حدیثی و تاریخی و عقیدتی بین دانشمندان روشنفکر اسلامی و در نهایت ، آغاز یک حماسه جهانشمول فکری و علمی و معنوی ، جز آشفتگی سیاسی و پراکندگی اداری حکومت امپراتوری مرکزی و خرده حکومت های آن نبود.
ولی با این همه ، عضدالدوله ، سلطان عالم و مقتدر شیعی پایتخت این امپراتوری ، یعنی سرزمین بغداد، نقش مهمی را در تشویق دانشمندان بر پژوهش و بحث و تاسیس مکتبخانه ها و آموزشگاه های علمی در آن سرزمین که پایتخت دولت اسلامی به حساب می آمد، ایفا کرد تا آنجا که زعامت جهان تشیع از قم به حوزه بغداد انتقال یافت.
در این شرایط، زمانی بود که این مرزبان حماسه حق و مشعلدار اصل اتحاد و انسجام اسلامی یعنی شیخ مفید، برای ایجاد تفاهم ، تا سرحد از دست دادن جان کوشید و خلق را به سوی راه حق و مشعل جاوید کشاند و دیگر دانشمندانی را هم که دانسته یا نادانسته ، آتش اختلاف و تشتت جامعه را دامن می زدند و با حضور خود و شاگردان و مریدان خود در متن جامعه اسلامی و در مدارس و مساجد و القای انواع شبهات فکری و عقیدتی ، اتصال و مقاومت حق را به خطر می انداختند و به ایجاد تشتت در اذهان دست می یازیدند، به مناظره و گفتگو خواند و با منطق و استدلال شکوهمندانه خویش ، محکومشان کرد و با حشمت تقوی و شکوه تواضع و معنویت ، نسل ها را به سوی راه از دست یافته سعادت و پیروزی ، بازخواند. در باب کمال اخلاقی شیخ مفید، سخنی است سنجیده از عالم بزرگ شیعی ، میرزا شرف الدین عاملی که می گوید: «اگر مقام عصمت برای غیرپیامبران و جانشینان آنان روا می بود، شیخ مفید، پس از آنان ، نخستین معصوم بود.»
و از این روست که گفته می شود؛ از بزرگ ترین امتیازهای حرکت عقلی و جنبش علمی در سده چهارم اسلامی ، آشکار شدن حقیقت مذهب تشیع است.
صفحات: 1· 2