اصالت خود را حفظ کنید...
آیت الله جوادی آملی دیروز در دیدار جمعی از مسئولان برگزاری همایش بزرگداشت مرحومه بانو خدیجه ثقفی، همسر گرامی حضرت امام (رحمه الله علیه) با تجلیل از خدمات وی، او را عقیله انقلاب اسلامی خواند وگفت: آن بانوی بزرگوار مانند کوهی استوار در تمام لحظات کنار حضرت امام بودند و باید همه بدانند که تحمل مصائبی چون تبعید و شهادت فرزند و دیگر مشکلاتی که در مسیر پیروزی انقلاب برای حضرت امام رخ داد کار آسانی نیست.
وی در ادامه با معرفی و شناساندن ویژگیهای شخصیتی اخلاقی و علمی آن بانوی مومنه تاکید کرد و گفت: همه انقلاب مدیون آن سکینتی است که ایشان به بیت حضرت امام بخشیدند.
آیت الله جوادی آملی همچنین با بیان این که زن اگر سرمایه الهی خود را حفظ کند می تواند آرامش را به زندگی ببخشدگفت: باید زنان جامعه اسلامی اصالت خود را حفظ کنند که در این صورت بسیاری از معضلات اجتماعی در جامعه وجود نخواهد داشت.
دردانه اخلاق و حیا
مواعظ رحمانی
توصیه های اخلاقی حضرت آیت الله مجتبی تهرانی درباره حیا
«حیا» آن ودیعه ی الهی و غریزه انسانیه است که انسان را از اعمال زشت باز می دارد؛ یعنی چه قبل از عمل که انسان عمل را تصویر می کند و چه بعد از عمل، حیا نقش بازدارندگی دارد. به این معنا که روح وقتی با یک عمل زشت روبرو می شود و وقتی که عمل زشت را تصویر می کند، منفعل و منکسر می شود و همین حالت موجب بازدارندگی او است و بعد از عمل هم، این حالت بازدارندگی نسبت به تکرار آن عمل زشت پیدا می شود.
حیایی که انسان نسبت به ناظر دارد، گاهی «حیاء من الخلق» است، گاهی «حیاء من النفس» بوده و گاهی«حیاء من الملائکه» میباشد؛ یعنی فرشتگانی که مأمور ضبط اعمال انسان هستند. گاهی «حیاء من اولیاء الله» است. پنجمین نوع آن «حیاء من الله» است، یعنی از خدا خجالت کشیدن و شرم کردن.
در باب «حیاء من الله» ما یک بحث معرفتی داریم و یک بحث تربیتی. در مورد بحث تربیتی، ما روایات متعددی داریم که «حیا من الله» را در روابط گوناگون مطرح میفرمایند. یعنی این که انسان باید با توجه به این روابط حیاء داشته باشد.
صفحات: 1· 2
استاد وارسته پیوسته
آشنایی اجمالی با زندگی پر برکت حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی قدس سره الشریف
حضرت استاد در سال 1316 ه.ش در خانواده ای از اهل علم، معرفت و شهادت در تهران به دنیا آمد. پدر ایشان مرحوم آیت الله میرزا عبدالعلی تهرانی، از شاگردان مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، فقیهی مجاهد و عارفی سترگ بود که در زمان تاریک حکومت پهلوی اوّل، با همراهی و رفاقت مرحوم آیت الله شاه آبادی بزرگ، به اقامه جماعت در مسجد جامع بازار تهران مشغول بود و در امر تربیت نفوس مستعدّ و راهنمایی سالکان الی الله تعالی اهتمام ویژه داشت.
حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی، طبق رسم تمامی خاندان های علم و معرفت، تحصیل در علوم دینی و اشتغال به علوم حوزوی را از دوران کودکی آغاز نمود و در امر تحصیل علوم، جدّیت فوق العاده ای داشت. ایشان با هدایت و ارشاد والد بزرگوار خود، برای مدّت چهار سال به مشهد مقدّس مهاجرت کرد و در سایه الطاف حضرت علی بن موسی الرّضا علیه السلام مشغول به گذراندن سطح گردید و از محضر اساتید برجسته ای چون ادیب نیشابوری بهره برد. سپس به قم مهاجرت کرد تا در حوزه نوپای آن دیار، که به تازگی تمامی اهل علمِ جهان تشیّع را به سوی خود جذب می کرد، حضور یابد و سطوح عالی دروس حوزوی را نیز به اتمام برساند.
حضرت استاد با جدّیت و پشتکار بسیار، دروس سطح را به سرعت تمام کرد و در سنین نوجوانی به محضر علمی بزرگانی چون امام خمینی، مرحوم آیت الله العظمی بروجردی، آیت الله العظمی گلپایگانی و مرحوم علّامه طباطبایی راه یافت. در جدّیت و پشتکار معظّم له همین نکته کافی است که به فرموده خودشان، در زمانی که مشغول به دروس سطح بودند، دو مرتبه تمام وسائل الشیعه را مطالعه کردند تا برای شرکت در درس خارج آماده شوند. ایشان با نبوغ و پشتکاری که از خود نشان دادند، در جوانی به درجه رفیع اجتهاد رسیده و به زودی توانستند از نزدیکان و خصّیصین حضرت امام خمینی رحمت الله علیه قرار گیرند. مقبولیّت علمی ایشان نزد استاد خویش، به اندازه ای بود که حضرت امام به طلبه خوش فکر و جوان خود اجازه داد تا تقریرات و نوشته جات درس بیع شان را جمع آوری کرده و به صورت یک اثر مستقل منتشر نماید. ایشان در همین ایّام، کتاب مکاسب محرّمه حضرت امام خمینی رحمت الله علیه، همچنین دو جلد رسائل اصولی ایشان را تنظیم و منتشر کردند.
با آن که هنوز مدّت زیادی از استفاضه این طلبه فاضل و جوان از محضر زعیم عالم تشیّع، حضرت آیت الله العظمی بروجردی نگذشته بود، این مرجع کم نظیر رحلت کرد و بار هدایت امّت را به دوش خلف صالح خویش چون حضرت امام خمینی نهاد. حال که امر خطیر مرجعیّت متوجّه حضرت امام شده بود، ایشان شاگرد فاضل خود، یعنی حاج آقا مجتبی تهرانی را مأمور به جمع آوری فتاوا و تنظیم اوّلین نسخه از رساله عملیه و مناسک حجّ خویش گردانید که در همان ایّام به چاپ رسید و در دست رس مقّلدان قرار گرفت. حضرت استاد برای انجام این امر مهم، ضمن بهره گیری از دست نوشته های متعدّد استاد خویش، با ایشان هم بحث شد و رساله ای دقیق و علمی آماده کرد که بعدها جزو دقیق ترین رساله های منسوب به امام خمینی مطرح گردید. همه این امور در زمانی اتّفاق افتاد که هنوز کمتر از بیست و پنج سال از عمر شریف حضرت استاد می گذشت.
ایشان علاوه بر یادگیری فقه و اصول در محضر استاد بی بدیل خود، چندین سال نیز از مشرب اخلاقی و عرفانی آن عارف کامل و عالم ربّانی سیراب گردید و با دیدگاه های اجتماعی و سیاسی امام امّت به خوبی آشنا شد. این استضائه از خورشید حیات بخش امام و دیگر اولیای الهی ادامه داشت تا آن که جرقّه های بیداری اسلامیِ ملّت ایران زده شد و امام خمینی از کشور تبعید گردید. بعد از این واقعه دردناک، حضرت آیت الله تهرانی نیز سه سال بعد، به نجف رفت تا هم سیر معنوی خود را در سایه فیوضات امیر المؤمنین علیه السلام و دیگر ائمه هدی علیهم السلام تکمیل نماید و هم از تربیت استاد خویش بی بهره نماند. امّا این معیّت زیاد طول نکشید و حضرت امام به ایشان امر کردند که به ایران برگشته و در تهران حضور داشته باشند. لذا ایشان در سال 1349 به زادگاه خود بازگشت و به کارهای مهم و برزمین مانده مشغول گردید.
حضرت استاد از زمان بازگشت به تهران، تا پیروزی انقلاب شکوهمند امامت و ولایت در ایران، ضمن اقامه جماعت در مسجد جامع بازار، تدریس سطوح عالی خود را در مدارس علمیه تهران آغاز کردند و تربیت و هدایت جوانان انقلابی را به دست گرفتند. از جلسات بسیار محرمانه با برخی انقلابیون فعّال گرفته تا جلسات عمومی اخلاق که در برخی مقاطع زمانی به دلیل ممانعت حکومت جور، تعطیل می شد، همچنین حضور در بازار تهران و هدایت و رهبری مردم کوچه و بازار، از اهمّ فعّالیت های معظّم له پیش از انقلاب بود. حضور عادّی حضرت استاد در تهران و فعالیّت های مخفی ایشان در راهنمایی و رهبری مجاهدان انقلابی، آن قدر مفید و مؤثّر بود ¬هنوز هم برکات آن در میان اهالی تهران، باقی و جاری است، که بعد از مدّتها سرّ تأکیدهای حضرت امام مبنی بر مراجعت ایشان به تهران را روشن ساخت. عنایت ویژة حضرت امام به تهران موجب گردید که حضرت استاد، تا امروز در عاصمه جهان تشیّع بماند و نعمتی بی بدیل برای اهل این دیار باشد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و با آغاز ولایت و زعامت حضرت روح الله، همچنین با توجّه به سوابق درخشان و مراودات حضرت استاد با امام امّت، انتظار می رفت که ایشان یکی از مسؤولین نظام اسلامی شده و گوشه ای از بار این انقلاب را به دوش بکشند. امّا بنا به فرموده خودشان، ایشان با دعا به درگاه خدای متعال و توسّل به حضرات معصومین علیهم السلام، خود را از قبول مسؤولیت های آشکار کنار کشیدند و با حضور در صحنه نیروسازی برای انقلاب، همچنان به صورت گمنام و مؤثّر به تربیت نیروهای جوان و کارآمد برای انقلاب اسلامی پرداختند.
لذا جلسات درس خارج ایشان مملوّ از طلّاب سطوح عالی بود که برای انجام وظیفه به تهران آمده بودند و از فضای علمی قم فاصله داشتند. این جلسات آن قدر مفید و کم نظیر بود که بسیاری از فضلا را به خود جذب کرد و حسرت دوری از فضای علمی قم را به رضایت و شکرگزاری شرکت در این جلسات علمی تبدیل نمود. بدیهی است که درس خارجِ فقیه متتبّعی که به فرموده خویش، بیش از سی مرتبه کتب اربعه را مرور کرده و اغلب عبارات آن را در ذهن حاضر دارد، پُر از نکات دقیق و بدیعی خواهد بود که کمتر نصیب اهل علم شده است.
از طرفی دیگر، جلسات عمومی اخلاق و معارف اسلامی که قبل از انقلاب نیز برپا بود و از سال 1356 به طور منظّم و هفتگی دائر می گردید، مأمن بی نظیری برای بسیجیان مخلص حضرت روح الله و سکّوی پرشی برای دلدادگان و حیات یافتگان انقلاب اسلامی بود که تازه از زیر یوق جهالت ستم شاهی رهایی یافته و به نور حکومت الهی منوّر گشته بودند و بی صبرانه و مشتاقانه به دنبال معارف عمیق اسلام بودند.
این استاد بی بدیل اخلاق همان گونه که آرزو داشت در آستانه اربعین حسینی به دیدار معبود خویش نایل آمد و رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خامنه ای مد ظله العالی بر پیکر مطهر ایشان اقامه نماز نمودند و سپس با تشییع با شکوهی در آستان مقدس حضرت عبد العظیم حسنی علیه السلام به خاک سپرده شد.
منبع:www.mojtabatehrani.ir
علامه ای برای تمام اعصار
علامهاى براى تمام اعصار
نويسنده:فرهنگ مهاجر
منبع:روزنامه رسالت
شامگاه دوشنبه، بيست و پنجم آبان ماه سال 1377 بود که اين خبر تاسفبار در همه جا پيچيد: “علامه محمدتقى جعفري، درگذشت” واقعا باورکردنش سخت بود که جهان اسلام يک روشنفکر و دانشمند بزرگ را از دست داده و چه بسا ساليان درازى بايد طول کشد تا بلکه چنين شخصيتى پا به عرصه وجود نهد.
علامه محمدتقى جعفرى در سال 1304 هـ.ش در يک خانواده مذهبى به دنيا آمد. زادگاه او شهر تبريز و يکى از محلات قديمى آن شهر بود. همگان اعتقاد داشتند که آن بزرگوار، کودکى با هوش و تواناست. به همين سبب هم دوران ابتدايى تحصيل را در آن شهر سپرى کرد اما به خاطر فقر و تنگدستى خانواده مجبور شد مدتى را به کار و کوشش بپردازد تا اينچنين چرخ خانواده به گردش درآيد اما اين کار روزانه نمىتوانست مانعى باشد در برابر روح جستجوگر علامه؛ چنانچه ايشان در همان اوان جوانى با مشکلات بسيارى راهى شهر تهران شد و در مدرسه دينى مروى به کسب علم پرداخت و از محضر اساتيد و علمايى چون آيتالله شيخ محمدرضا تنکابنى و ميرزامهدى آشتيانى بهرههاى فراوان برد.
از آنجا که شهر قم از ديرباز مرکز علم و دانش دينى بوده است، علامه محمدتقى جعفرى هم براى سيراب کردن روح تشنه خود راهى اين شهر شد. اما به خاطر شرايط پيش آمده در سال 1327 هـ .ش به سمت شهر نجف و حوزه علميه آنجا رهسپار شد و اين خود نقطه آغازى براى ايشان بود تا از درياى بيکران علوم و معارف اسلامى بهرههاى فراوان ببرد. پس تا آنجا که برايشان ميسر بود در محضر اساتيدى چون آيتالله خويى به تلمذ پرداخت و از مجالس درس آيتالله سيدهادى ميلانى نيز استفاده کرده و اينچنين بر غناى علمى و فکرى خود افزود.
سرانجام آن بزرگوار پس از کسب علوم دينى چون فقه، فلسفه و… در سال 1337 هـ .ش به ايران بازگشت. مدت کوتاهى را در شهر قم و در محضر آيتالله بروجردى بود اما به دلايلى به شهر مشهد رفت و با تلاش و کوشش بسيار به امر تدريس و تحقيق و تاليف پرداخت. بىترديد شخصيت علمى علامه جعفرى شخصيتى بىبديل استزيرا او در اغلب علوم زمانه تبحر و مهارت خاصى داشت؛ چنانچه از يک طرف ايشان عالم علوم دينى چون فقه، اصول، فلسفه و… بود، از آن طرف در هنر و زيباشناسى سخنان و نظراتى در حد و حدود جهانى داشت و در کنار تمام اينها در ادبيات بخصوص شعر کهن صاحب نظر بود؛ فىالمثل شرح پانزده جلدى استاد بر مثنوى معنوى مولوى از ابعاد گوناگون براى صاحبان فن ادبيات حائز اهميت است و جالب آنکه در بسيارى مواقع، همين شرح مثنوى معنوى علامه يکى از مراجع مهم ادبى در سطوح دانشگاهى است.
از استاد علامه جعفرى آثار و تاليفات بسيارى به يادگار مانده است که تعداد آنها به بيش از 100 جلد مىرسد و در اين ميان مجموعه بيست و هفت جلدى شرحى بر نهجالبلاغه که شرح کاملى بر خطبهها، نامهها و سخنان کوتاه امير مومنان علي(علیه السلام) است از جهات گوناگون درخور توجه و شايسته توجهات و مراجعات بسيارى است. از افتخارات ديگرى که علامه به جهان اسلام هديه کرد، مناظره ايشان با صاحبنظران و روشنفکران دنياى غرب است؛ آن طور که اکثر روشنفکران و اهالى قلم هنوز مناظرات استاد را با اشخاصى چون برتراندراسل، روژه گارودي، پروفسور عبدالسلام و… که در حدود هفتاد جلسه مىباشد به ياد دارند و از آن جلسات بهعنوان افتخارى براى جهان اسلام و علوم دينى و فکرى مسلمين ياد مىکنند. به هرحال هرچند علامه محمدتقى جعفرى در ميان ما نيست اما آثار گرانبهايش هماره در ميان همگان؛ بخصوص روشنفکران دينى از اهميت خاصى برخوردار است. پس لازم است بيش از پيش شرايطى پيش آيد تا نسل جوان جامعه با آثار قلمى اين عالم و دانشمند بزرگ بيشتر آشنا شوند و ضمن بهره بردن از نوشتههاى ايشان، بر خود ببالند که در سرزمين اسلامىمان چنين شخصيتهاى بزرگى رشد و نمو کردهاند.
کم شد ز جمع خسته دلان یار دیگری....
تسلیت بر خانواده گرامی حضرت آیت الله و تمامی شاگردان و محبان ….
عمل صالح در ذی الحجه
غضب خدا در میان گناهان مخفی ست
هر کاری در تقرب خدا انجام دهید، بدون ترک گناه به ثمر نمی رسد
در مناجات حضرت موسی (علیه السلام) آمده بود که خدای متعال فرمود: «مَا تَقَرَّبَ إِلَیَّ الْمُتَقَرِّبُونَ بِمِثْلِ الْوَرَعِ عَنْ مَحَارِمِى » هیچ کس با چیزی به مانند ترک گناه به من تقرب نجست؛ برای تقرب هیچ چیز بهتر از این نیست .
شما هر کاری در تقرب خدا انجام دهید، بدون ترک گناه به ثمر نمی رسد؛ کاری بهتر از عزاداری حضرت حسین(ع) و عزاداری حضرت صدیقه(س ) که نداریم؛ من اینها را به عنوان وسیله تقرب به درگاه خدا آورده ام اما نمی تواند کارش را انجام دهد .
این وسیله پرواز من است؛ اما وقتی که من گرفتار گناه هستم، نمی تواند کارش را انجام دهد؛ باید گناه را حل کنم؛ وقتی گناه را حل کنیم، وسیله تقرب کار می کند؛ این نکته اول بود؛ نکته دوم در حدیث دوم است .
سوداطاعت از خدا
هرکس از خانه برای کاسبی و امور دنیایی بیرون میرود، حواسش جمع باشد، هم برایش خطر جانی به این معنا که گفتم دارد و هم مالی .
حاج آقا مجتبی تهرانی
بسم الله الرحمن الرحیم
روی عن رسول الله «صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم» قال: «تَاجِرُ الدُّنیَا مُخَاطِرٌ بِنَفسِهِ وَ مَالِهِ وَ تَاجِرُ الآخِرَةِ غَانِمٌ رَابِحٌ وَ اَوَّلُ رِبحِهِ نَفسُهُ ثُمَّ جَنَّةُ المَأوى».
تاجر دنیا خودش را در معرض دو خطر قرار میدهد
روایتی از پیغمبر اکرم (ص) منقول است که حضرت فرمودند: کسی که در دنیا، برای دنیای مادّی کاسبی میکند، خودش را در معرض دو خطر قرار میدهد، «تَاجِرُ الدُّنیَا مُخَاطِرٌ بِنَفسِهِ وَ مَالِهِ»، اوّل: جان خود را به خطر میاندازد؛ جانش را به خطر میاندازد یعنی چه؟
یعنی وقتی میخواهی کاسبی کنی، گاهی معاملاتت تو را به جهنّم میبرد؛ حالا فهمیدی یعنی چه؟ اوّل: «مُخَاطِرٌ بِنَفسِهِ»، صریح بگویم، رباکاری میکنی، مال مردم خوری میکنی؛ فهمیدی.
اوّل جانت را به خطر میاندازی و آن چیست؟ معصیت میکنی و به همین خاطر جهنّم میروی؛ «وَ مَالِهِ»، مالَت را هم از دست میدهی؛ تجارت دنیایی این دو خطر را دارد؛ هرکس از خانه برای کاسبی و امور دنیایی بیرون میرود، حواسش جمع باشد! هم برایش خطر جانی به این معنا که گفتم دارد و هم مالی.
تاجر آخرت غنیمت به دست می آورد
اما مقابلش، تاجر آخرت؛ یعنی آن کسی که در مسیر اطاعت الهی است و به دنبال این است که آنچه خدا گفته را انجام دهد این غنیمت بدست میآورد و سود میبرد، )وَ تَاجِرُ الآخِرَةِ غَانِمٌ رَابِحٌ(
سود اطاعت از خداوند چیست؟
در ادامه حضرت سودش را میفرمایند؛ این اطاعتی که میکنم سودش چیست؟ اوّلین سود: جانت را از جهنّم نجات میدهی، «اَوَّلُ رِبحِهِ نَفسُهُ»، سود این تجارت و کاسبی که اطاعت خدا است، اوّلین سودش جان تو است که آن را از هلاکت نجات دهی؛ سود دوم: بهشت مأوا است که در قیامت برای خودت تهیّه کردهای، «ثُمَّ جَنَّةُ المَأوى».
پی نوشت ها:
مجموعه ورام ج 2 ص 119
توصیه ای برای زمان بچه دار شدن
در کتاب خاطرات آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی یکی از نزدیکان ایشان نقل می کند:
وقتی تازه میخواستم به بچه دار شدن فکر کنم در محل دفتر مرجعیت خدمتشان رسیدم.
تازه میخواهیم به فکر بچه دارشدن بیفتیم. عرض کردم چه کنیم؟
فرمودند: خوب کردی اول آمدی پیش من. بهترین ماههای سال برای انعقاد نطفه ماه رمضان است. نزدیک های نیمه ماه هم از همه بهتر است. چون هر دو روزه گرفتید و هر دو یک حالت تلطیف روحی پیدا کردید.
من نسبت به هر پنج بچه ای که دارم روزانه در پنج نمازی که در شبانه روز میخواندم 4 دعا میکردم. میگفتم خدایا سالم باشد صالح باشد خوش روزی باشد خوش قدم باشد. با این 4 دعا دنیا و آخرت را با هم جمع کرده بودم. ضرر هم نکردم. نه در دخترش نه در پسرش الحمدلله. خودم این کار را کردم.
از نظر تغذیه مادر وقتی باردار شد هر چیزی نخورد.
مسئله توسل خیلی موثر است به خاطر اینکه این خصوصیات پنج گانه که من گفتم در او باشد. یعنی سالم باشد صالح خوش روزی. خوش قدم (چون بعضی از بچه ها بد قدم هستند هیچ تعارف هم ندارد و تردید هم در او نیست.)و مهمترین چیز هم عاقبت به خیری است.
قبل از انعقاد نطفه هم تغذیه خیلی موثر است و در نطفه اثر دارد. این از واضحات است. باید مراعات کنید. من یک چیزی بگویم به تو: در خانه ما از هرجایی هر چیزی بیاید اینها دست نمی زنند. صبر می کنند تا من بیایم جهات شرعی اش را دقت کنم. این در خانه ما سنت شده و از ملکات اینهاست. چون این اثر دارد.
فرمودند اگر در ماه رمضان نشد ادامه بدهید فقط قمر در عقرب نباشد. روایات هم در این زمینه داریم. هم عقد در قمر در عقرب نباشد هم عمل آمیزشی و نکاح.
منبع:عقیق