سر دلبران در حدیث دیگران
نويسنده: حجت الاسلام جواد محدّثى
نگاهى به شخصيّت و فضايل امام حسن مجتبى عليه السلام در منابع اهل سنّت
مظلوميّت اهل بيت عليهمالسلام ، به ويژه امام مجتبى عليهالسلام در همه ابعاد مشهود است؛ از جمله در ثبت و ضبط سخنان و زندگينامه و شخصيّت آنان در منابع مكتوب، به خصوص در كتب اهل سنّت.
از اين رو، دلباختگان اين خاندان كوشيدهاند تا غبار غربت از سيماى نورانى آنان بزدايند و با تأليف آثارى مستند به كتب اهل سنّت، گوشهاى از فضايل خورشيدگون و جاودان امامان شيعه را تبيين كنند.
محقق ارجمند، استاد حسن مصطفوى با نگارش كتابى با عنوان «الامامالمجتبى، ابومحمد الحسن بن على عليهالسلام ، حياته، مقاماته، خلافته، حلمه، جريان صلحه، كلماته، خطبه، ردّ الاعتراضات» و با استناد به كتب تاريخى و حديثى و صحاح اهل سنّت، تلاش كرده است شخصيّت حضرت مجتبى عليهالسلام را ترسيم كند.
به پاس ارج نهادن به تلاش ارزشمند آن پژوهشگر نامدار، گزارشى از تحقيق او تقديم شما عزيزان مىشود.
مؤلّف، اثر خود را در 58 بخش تدوين كرده است كه شامل همه دورههاى حيات پربركتِ سبط اكبر عليهالسلام مىشود. به خصوص بخشهايى كه به دوران امامت و صلح و قضاياى پس از صلح و برخوردهاى او با معاويه و امويانِ كينه توز و جريانهاى انحرافى در جهان اسلام مربوط مىشود، غناى بيشترى دارد.
عمده مطالب اين كتابِ 260 صفحهاى از منابع اهل سنّت است و در فهرست منابع، نام 61 كتاب ديده مىشود؛ همچون: «اخبار اصبهان» ابونعيم؛ «اخبارالطّوال» دينورى؛ «استيعاب» ابن عبدالبر؛ «اَغانى» ابوالفرج اصفهانى؛ «البداية و النهاية» ابن كثير؛ «البيان و التبيين» جاحظ؛ «تهذيب» ابن عساكر؛ «سنن» بيهقى؛ «شرح نهج البلاغه» ابن ابىالحديد؛ «طبقات» شعرانى؛ «عقدالفريد» ابن عبد ربّه؛ «الفصول المهمّه» ابن صبّاغ؛ «مُرُوج الذّهب» مسعودى؛ «محاسن» بيهقى؛ «نورالأبصار» شبلنجى و… دهها كتاب ديگر كه عمدتاً از منابع و متون كهن تا قرن پنجم هجرى است.
گاهى هم در تكميل بحث، نكاتى از برخى منابع شيعى همچون: كافى، وافى، تنقيح المقال، ارشاد، اعيان الشيعه و… آورده است.
مؤلف در مقدمه، اشاره دارد كه در اين تدوين و تأليف، از هرگونه تعصّب در گفتار و سخنان بىمدرك و مطالب غير مورد اطمينان يا غير قابل قبول براى فهم سليم، پرهيز كرده و بنياد كار را بر بيان حقيقت و اظهار آنچه درست است و آوردن مطالبى كه منطبق با حق و برهان و استدلال استوار است، نهاده است و كتاب را پيشكش به ساحت مقدّس حضرت مجتبى عليهالسلام نموده است.
در نخستين بخش، به درج گفتههاى اهل سنّت و مؤلّفان بزرگ آنان پيرامون شخصيّت آن حضرت، پرداخته است. مثلاً به نقل از كتاب «البدايه» موضع او را در حادثه قتل عثمان و تلاش براى جلوگيرى از هجوم شورشيان براى كشتن او، بيان كرده و مىنويسد: «ابوبكر و عمر، امام مجتبى عليهالسلام را دوست داشتند و به او احترام مىگذاشتند. ابن عباس، ركاب حضرت را مىگرفت تا سوار شود و اين را از افتخارات خود مىدانست.»
در فصلى به استناد منابع اهلسنت، به مقام و فضيلت و جايگاه رفيع آن حضرت نزد خدا و رسول مىپردازد و نمونههاى متعددى از كرم، بزرگوارى، جود و بخشندگى، علوّ همّت و بىاعتنايى به زرق و برق دنيا مىآورد.
در فصل ديگر، شرافت حسب و نسب امام حسن عليهالسلام و برجستگى خاصّ وى را مستند به منابع سنّى ياد مىكند. يكى از دهها موارد، مطلبى است كه از «عقدالفريد» اينگونه نقل مىكند:
«روزى معاويه به همنشينان خود گفت: گرامىترين و ارجمندترين مردم از نظرپدر، مادر، جدّ، جدّه، عمو، عمّه، دايى و خاله كيست؟ گفتند: شما بهتر مىدانيد. وى دست حسن بن على عليهماالسلام را گرفت و گفت: اين؛ پدرش على بن ابىطالب است، مادرش فاطمه دختر پيامبر، جدّش رسول خدا، جدّهاش حضرت خديجه، عمويش جعفر طيّار، عمّهاش هاله دختر ابوطالب، دايىاش قاسم پسر پيامبر و خالهاش زينب دختر حضرت محمد صلىاللهعليهوآلهوسلم .»1
اين، مصداقِ بارز همان نكته معروف است كه «اَلْفَضْلُ ما شَهِدَتْ بِهِ اْلأَعْداءُ».
از فصول ديگر كتاب، عبارتند از: امام مجتبى عليهالسلام و آيه تطهير، امام و آيه مودّت، سرور جوانان بهشتى، محبّت پيامبر نسبت به حسنين، صلح امام حسن از زبان پيامبراكرم صلىاللهعليهوآلهوسلم ، امام مجتبى و ايّام شورا، امام در دوره خلافت عثمان، نقش و حضور آن حضرت در جنگ جمل و جنگ صفّين، مسافرتهاى حضرت و عبادتهاى امام حسن عليهالسلام .
جود و بخشش، از ويژگىهاى ديگر حضرت مجتبى عليهالسلام است كه فصلى را به اين موضوع اختصاص داده و نمونههاى متعدّدى از آن را باز گفته است.
صفحات: 1· 2